مدیریت استانی آذربایجان غربی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

برای «سیران یگانه»، دختر ایران زمین که در مدرسه سوخت

21 آذر 1391 توسط آذربایجان غربی

خبر کوتاه بود و غم‌انگیز

«سیران یگانه» از مصدومان حادثه آتش‌سوزی دبستان شین‌آباد پیرانشهر در استان آذربایجان غربی در اثر شدت جراحات وارده ناشی از سوختگی‌ درگذشت.

 

نمی‌دانم که دخترک سرزمینم چه چهره زیبایی داشته و نمی‌دانم که سیران، انگبین کدامین خانواده پیرانشهری بوده است؛ اما ، یک چیز را خوب می‌دانم. دخترکم آنگاه که در آن کلاس سرد و نمور بر نیمکت‌های نه آنچنانی می‌نشسته و آنگاه که سرما و بوی نفت را تحمل می‌کرده، در سر رؤیاهایی بزرگی می‌پرورانده است.

سیران این سرزمین، آرزو‌هایش را در اتاقی دنبال می‌کرده که دستگیره‌ای نداشته است. او فرداهای زیبای خود، خانواده و پیرانشهر را امید داشته است.
  سپیده‏ فردای این سرزمین، سیرانی را کم دارد که بخشی از سرنوشت این مرز و بوم بود.


کوچ مظلومانه پرنده سبکبال را ازقفس تن به
بهشت موعود باور نداریم و برای خانواده
داغدارش از قادر منان صبر و پایداری و برای
شفای عاجل همکلاسیهای معصومش
 آیه «امن یجیب المضطر اذا دعا ویکشف سوء»
را با بغضی در گلو و چشمانی اشکبار میخوانیم.      

اللهم عجل لولیک الفرج

 نظر دهید »

هدف قیام حسینی و دو دیدگاه نادرست؟!!

01 آذر 1391 توسط آذربایجان غربی

هدف قیام حسینی و راز ماندگاری نهضت عاشورا؟

باید دید هدف آن بزرگوار از این نهضت مقدس چه بوده و راز ماندگاری نهضت عاشورا در چیست؟ چگونه شهادت جمعی اندک در گوشه‌ای از تاریخ، این گونه با تأثیرگذاری و تحول آفرینی در عصر خود، از قالب زمان خارج شده و اکنون نیز حقیقت جویان گیتی را به شگفتی واداشته است؟

 رهبر فرزانه انقلاب در سخنانی بسیار دقیق، به تفصیل درباره هدف اصلی قیام امام حسین (ع) سخن گفته‌اند و ابعاد گوناگون آن را واکاویده‌اند. آنچه دراین بخش بدان می‌پردازیم، عصاره سخنان ایشان در این باره است.

 الف) دو دیدگاه نادرست در تعیین هدف نهضت حسینی

 از دیدگاه مقام معظم رهبری، دو گروه از اندیشمندان در تعیین هدف قیام حسینی به بیراهه رفته‌اند:

 - کسانی که قیام آن حضرت را برای «تشکیل حکومت و کنار زدن حکومت فاسد یزید» می‌دانند؛

 - کسانی که قیام آن حضرت را برای «شهید شدن»‌ می‌پندارند

 دیدگاه گروه نخست درست نیست، زیرا «کسی که به مقصد حکومت حرکت می‌کند، تا آنجا پیش می‌رود که ببیند این کار، شدنی است. تا دید احتمال شدن این کار، یا احتمال عقلایی وجود ندارد، وظیفه‌اش این است که برگردد»؛ حال آنکه حضرت با وجود علم به شهادت خود و یارانش،‌ تا آخرین قطره خون پاکش به مبارزه ادامه داد و شربت شهادت نوشید.

 

دیدگاه گروه دوم نیز نادرست است؛‌ زیرا که با مبانی اسلامی درباره مسأله مهم شهادت سازگاری ندارد. این گروه معتقدند «حضرت می‌دانست که نمی‌تواند حکومت تشکیل دهد؛ بلکه اصلاً آمد تا کشته و شهید شود!»؛ یعنی امام حسین (ع) اندیشید که «چون با ماندن نمی‌شود کاری کرد، پس برویم با شهید شدن، کاری بکنیم!»؛ درحالی که «ما در اسناد و مدارک اسلامی،‌ نداریم که برو خودت را به کام کشته شدن بینداز».

 

پس نتیجه این شد که «نه می‌توانیم بگوییم که حضرت قیام کرد برای تشکیل حکومت و هدفش تشکیل حکومت بود، و نه می‌توانیم بگوییم حضرت برای شهید شدن قیام کرد».

 

ب) هدف حضرت؛‌ بازگرداندن جامعه اسلامی به خط صحیح

 

از نظر رهبر فرزانه انقلاب، هدف اصلی قیام خونین دشت نینوا، «بازگرداندن جامعه اسلامی به خط صحیح» است.

 انحراف در جوامع بشری به دو شکل قابل تصور است: انحراف فردی که در آن، مردم یک جامعه به فساد آلوده می‌شوند، ولی انحراف ایشان، ضرری به اصل دین وارد نمی‌آورد؛ و انحراف حکومت و حاکمان افزون بر انحراف مردم،‌ که اساس اسلام و مسلمانی را هدف قرار می‌دهد و بیم تغییر جهت در صراط مستقیم دین داده می‌شود. به فرموده رهبرعزیزمان: یک وقت مردم که فاسد می‌شوند! از آدم‌های فاسد، اصلاً دین صحیح صادر نمی‌شود. قرآن و حقایق را تحریف می‌کنند؛ خوب‌ها را بد، بدها را خوب، منکر را معروف و معروف را منکر می‌کنند! خطی را که اسلام مثلاً به این سمت کشیده است، صد وهشتاد درجه به سمت دیگر عوض می‌کنند!

 

اگر جامعه و نظام اسلامی به چنین چیزی دچار شد، تکلیف چیست؟

 تا پیش از حاکم شدن یزید بر جامعه اسلامی، هنوز انحراف جامعه به حدی نیست که بیم از بین رفتن اساس اسلام وجود داشته باشد. «جامعه در زمان پیغمبر و زمان امیرالمومنین که به آن شکل منحرف نشده است. در زمان امام حسین که معاویه در رأس حکومت است، اگر چه خیلی از نشانه‌های آن انحراف، ‌پدید آمده است، اما هنوز به آن حدّی نرسیده است که خوف تبدیل کلی اسلام وجود داشته باشد. شاید بشود گفت در برهه‌ای از زمان، چنین وضعیتی هم پیش آمده؛‌ اما در آن وقت، فرصتی نبود که این کار انجام گیرد؛ موقعیت مناسبی نبود». اما حاکم شدن شخصی چون یزید بر سرنوشت مسلمانان، دیگر قابل تحمل نبود و شخص اول جهان اسلام باید کاری می‌کرد.

 

دوره سیدالشهدا (ع) دو ویژگی داشت که تا پیش از آن به وجود نیامده بود:

 

1. انحراف حاکم به حدّی بود که برای اصل اسلام احساس خطر می‌شد؛‌ «برای این‌که بعد از معاویه، کسی که حتّی ظواهر اسلام را هم رعایت نمی‌کند‍! شُرب خَمر و کارهای خلاف می‌کند. تعرّضات و فسادهای جنسی را واضح انجام می‌دهد. علیه قرآن حرف می‌زند. علناً شعر بر خلاف قرآن و بر رّد دین می‌گوید و علناً مخالف با اسلام است! منتها چون اسمش رئیس مسلمان‌هاست،‌ نمی‌خواهد اسم اسلام را براندازد. او عامل به اسلام،‌ علاقه‌مند و دلسوز به اسلام نیست؛ بلکه با عمل خود،‌ مثل چشمه‌ای که از آن مرتب آب گندیده تراوش می‌کند و بیرون می‌ریزد و همه دامنه را پر می‌کند، از وجود او آب گندیده می‌ریزد و همه جامعه اسلامی را پر خواهد کرد».

 

2. زمینه و موقعیت ایستادگی دربرابر حکومت پدید آمده بود. «زمینه هم آماده است. زمینه آماده است، یعنی چه؟ یعنی خطر نیست. چرا؛ خطر که هست. مگر ممکن است کسی که در رأس قدرت است، در مقابل انسان‌های معارض، برای آن‌ها خطر نیافریند؟ جنگ است دیگر. شما می‌خواهی او را از تخت قدرت پایین بکشی و او بنشیند تماشا کند! بدیهی است که او هم به شما ضربه می‌زند. پس خطر هست.

 

این‌که می‌گوییم موقعیت مناسب است؛ یعنی فضای جامعه اسلامی، طوری است که ممکن است پیام امام حسین (ع) به گوش انسان‌ها درهمان زمان و در طول تاریخ برسد. اگر در زمان معاویه، امام حسین به گوش انسان‌ها در همان زمان و در طول تاریخ برسد. اگر در زمان معاویه، امام حسین (ع) می‌خواست قیام کند،‌ پیام او دفن می‌شد. این به خاطر وضع حکومت در زمان معاویه است. سیاست‌ها به گونه‌ای بود که مردم نمی‌توانستند حقّانیت سخن حق را بشنوند. لذا همین بزرگوار، 10 سال در زمان خلافت معاویه، امام بود، ولی چیزی نگفت؛ اقدامی و قیامی نکرد؛‌ چون موقعیت آنجا مناسب نبود».

 

جالب اینجاست که این تکلیف سترگ، ‌با عذر و بهانه و احساس خطر و ترس جان برطرف نمی‌شود. به همین دلیل، امام حسین (ع) نصیحت دوستان به ظاهر مشفق را نپذیرفت و در حرکت به سوی تکلیف سستی نورزید.

 

البته این هدفِ «بازگرداندن جامعه اسلامی به خطر صحیح»، زمان و مکان نمی‌شناسد و هرگاه راه عوضی شود و جهالت و ظلم و استبداد و خیانتِ کسانی، مسلمانان را منحرف کند، زمینه و شرایط آماده جهاد در راه خدا می‌شود و باید در آن مسیر حرکت کرد. «امام حسین‌ (ع) فیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی، یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است، انجام دهد. این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهی از منکر است؛ ‌بلکه خودش یک مصداق بزرگ امر به معروف و نهی از منکر است». این حرکت، ناگزیر به دو نتیجه می انجامد:‌      حکومت      یا      شهادت :

 وقتی انسان به دنبال این هدف راه می‌افتد و می‌خواهد علیه حکومت و مرکز باطل قیام کند،‌ برای اینکه اسلام و جامعه و نظام اسلامی را به مرکز صحیح خود برگرداند، یک وقت است که وقتی قیام کرد، به حکومت می رسد؛… یک وقت است که این قیام، به حکومت نمی‌رسد؛ به شهادت می‌رسد.

 

 نظر دهید »

کربلا و عاشورا مبدأ حقارت تاریخ!

01 آذر 1391 توسط آذربایجان غربی

سلسله تعبد و یکتاپرستی از زمان هبوط آدم و حوا بر زمین آغاز می‌شود. فلسفه این است که مخلوقاتی با نام انسان آفریده شوند و پیامبرانی رسالت یابند تا در دوران و قرون متمادی، راه و رسم جانشینی‌ خدا و بندگی را به آنان بیاموزند و آنان را از گمراهی به سعادت راهنمایی کنند.

آدم (ع)

پایه‌گذار صنعت انسانیت و پیش‌قراول انبیای خداست.
عمر آدم (ع) ابدی نیست، اما خلقت بشر ادامه می‌یابد و نیاز انسان‌ها به هدایت و عبرت همچنان پابرجاست.

پیامبران خدا در همه دوره‌ها از میان مردم برگزیده می‌شوند و هر یک برای خوشبختی و نجات انسان‌ها از راه اعجاز و حکمت، جلوه‌های قدرت و رحمت‌الهی را به منصه ظهور می‌نهند؛ چیرگی سلیمان بر عالم حیوانات، عمر هزاره نوح و چیرگی بر توفان سهمگین، حکایت شگفت‌آور اصحاب کهف، احیای دوباره عمر عزیز، اخلاص و بندگی کم‌نظیر یحیی، نجات عبرت‌انگیز یونس از شکم ماهی، پاک‌دامنی یوسف در دام زلیخا، صبر یعقوب در دوری از یوسف و… .

و ابراهیم خلیل‌الله (ع)…


مقام تعبد او آن هنگام به کمال می‌رسد که تیغ برنده‌اش در مسلخ اسماعیل ندا سر داد که:
«الخلیل یامرونی و الجلیل ینهونی».

و موسی کلیم الله (ع)…


خداوند به طور اعجاب‌انگیزی موسی را از میان رخدادها و بلایای سهمناک و فتنه‌های فرعون به ساحل نجات کشاند تا او نیز رسالت خویش را در رهایی قوم بنی اسرائیل از سیطره طاغوت به انجام رساند و آنها را رهسپار راه بندگی و سعادت کند.

و عیسی روح الله (ع)…


عیسی مولود اعجاز است و سرگذشت و معجزات او نیز مردمان بسیاری را از گمراهی به سوی سعادت هدایت کرد.

محمد حبیب الله (ص) …

اینک نوبت محمد (ص) است و اسلام؛ اسلام یعنی عصاره تمام ادیان الهی

زیبا‌ترین وجوه انسانیت و جلوه‌های رحمانیت مقام ربوی پس از ظهور اسلام است که به اوج خود می‌رسد.
 
محمد (ص) صاحب همه ویژگی‌های نیک و صفات نیکوست.
علی (ع) همه ظرف عدالت را به تسخیر خود درآورده است.
فاطمه (س) پاکی و طهارت را معنا می‌کند.
حسن (ع) سمبل جود و کرم عالم خلقت است.
و حسین (ع) و کربلا و عاشورا

انگار همه برنامه‌های پیامبر اسلام (ص) برای معرفی جلوه‌های معنوی و متعالی انسان در نقطه کمال خود، در عاشورا خلاصه می‌شود.

حدیث نبوی «حسین منی انا من حسین»، خود سندی بر این مدعاست که مقصود رسول خدا (ص) از بیان فراز «… انا من حسین»، یعنی اعتلای ماورایی ابعاد انسانی و معنوی دین اسلام در عاشوراست.

نهضت عاشورا معجزه نبود و بود!
حسین پیامبر نبود و بود!
حسین خلیل الله، کلیم الله و روح الله نبود و بود!
زینب معصوم نبود و بود!
عباس فرزند زهرا نبود و بود!

موسی و قوم بنی اسرائیل هم در محاصره لشکر فرعون گرفتار آمده‌اند؛ اما تقدیر این است که معجزه شکاف در امواج خروشان نیل و نجات موسی و قومش، بنای احیای دین موسی باشد؛ اما زمین کربلا نشکافت تا اهل بیت پیامبر از آن بگذرند! اینجا خدا خون حسین و قومش را می‌خواهد تا اعتلای دین حق و کلام حق جاودانه شود.

روزی روزگاری ابراهیم خلیل الله، اسماعیلش را به مسلخ برد تا قربانی مقام حضرت دوست شود، اما تیغ برنده او یارای ذبح اسماعیل نشد تا زنده ماندن اسماعیل، مقدمه تداوم دین ابراهیم شود.

اما در روز «عاشورا»، حسین (ع) همه فرزندانش را به مسلخ برد و خداوند همه قربانیان او را پذیرفت، تا مظلومیت و شهادت آن‌ها ضامن بقای دین خدا شود.

آن هنگامی که اسماعیل و هاجر در صحرای سوزان حجاز در گرمای طاقت فرسا به تشنگی دچار شدند، زمین عطش اسماعیل را تاب نیاورد و به اذن خدا، چشمه زمزم جوشید و آن‌ها را از آب خود سیراب کرد؛ اما در صحرای سوزان کربلا، فرزندان مظلوم اهل بیت رسول خدا (ص) از فرط عطش، شکم‌های خود را بر زمین کشیدند، ولی مقدر این بود که تشنگی آن‌ها زمینه ساز اوج مظلومیت آل طا‌ها شود.

و سرانجام حضرت اباعبدالله (ع) پس از گذر از عمیق‌ترین سختی‌های طاقت فرسا، در ظهر عاشورا، مهمترین فراز مناجات خود با رب العشق را این جمله ملکوتی قرار داد: «… الهی رضم برضائک، تسلیما لامرک…».

عاشورا نقطه کمال و اوج صفات انسانی و جلوه‌های معنوی و ربانی خداست.
همه اصحاب موسی غیر از هارون پیمان شکنی کردند و حتی اعجاز پیاپی موسی، آن‌ها را بر پیمان بسته شده با پیامبر خدا پایبند نکرد؛ اما «عاشورا» ۷۲ تن از اصحاب سیدالشهدا تا نثار آخرین قطره خون خود بر پیمان خود ماندند.

و زینب (س) عقیله بنی هاشم است؛ او وفات جدش رسول خدا (ص) را شاهد بود، دردها و سختی‌های بیت‌الاحزان را درک کرد، مظلومیت و شهادت مادرش و فرق شکافته پدر را دید، جگر پاره پاره برادر غریبش را دید؛ اما اینجا کربلاست و رسالت او به اوج کمال رساندن صفت شکیبایی است.

اهل بیت و فرزندان سیدالشهدا در جلوی دیدگانش به مسلخ رفتند؛ عباس رفت، قاسم، علی اکبر، علی اصغر و… همه قربانی شدند و زینب نالان و پریشان بر بالین آن‌ها حاضر شد و شیون کرد.

محمد و عون فرزندان او هستند، زینب (س) به آن‌ها تعلیم داده است که اگر برای جانثاری در رکاب سالار شهیدان با امتناع آن حضرت روبه‌رو شدند، وی را به مادرش فاطمه (س) قسم دهند تا اذن میدان دهد.

پس از شهادت آن‌ها و هنگامی که پیکر مطهرشان به خیمه‌گاه رسید، همه نگاه‌ها به سوی خیمه زینب بود تا همچون دیگر شهدا، شیون کنان بر بالین آن‌ها حاضر شود، اما او از خیمه بیرون نرفت تا حسین (ع) خجالت‌زده خواهر نشود.

رگ‌های بریده برادر و پیکر قطعه قطعه شده در زیر سم اسبان را در میان گودال قتلگاه دید ومصیبت غربت و اسارت کاروان اسرای کربلا را بر دوش خود کشید.

او همه این سختی‌ها را به جان خرید و سرانجام در مقابل جسارت و قهقهه شیطان صفتی یزید، شرایط را این گونه وصف کرد: «… و ما رایت الا جمیلا…».

پس از عاشورا نیز تاریخ شاهد بروز و ظهور صفات انسانی و تبلور جلوه‌های معنوی و ربانی خداوند متعال در انسان‌ها بوده است اما:

هرگز شجاعت سیدالشهداء (ع)، صبری به عظمت صبر زینب (س)، شهامت، ادب و وفای عباس (ع)، مظلومیت علی اصغر، علی اکبر، قاسم و… ایثار و فداکاری اصحاب اباعبدالله (ع)
و ده‌ها صفات اخلاقی و معنوی در نقطه کمال در یک زمان و یک مکان تکرار نشد.

و کربلا،
عاشورا مبدأ حقارت تاریخ است!

 نظر دهید »

سبک زندگی در زیارت عاشورا «اللهم محیا محمد و آل محمد»

01 آذر 1391 توسط آذربایجان غربی

آغاز ماه محرم و نجوای روزانه  زیارت عاشورا با تکرار عبارت ” محیا محمد و آل محمد ” یادآور غایت و آرمانی است که باید زندگی روزمره دنیایی را به عرصه تحقق زندگی آسمانی با الگوی حسینی تبدیل کند و انسان مؤمن را به سمت و سوی حسینی شدن سوق دهد .

زندگی در دنیایی که مزرعه آخرت است برای مؤمن فرق می کند با غیر مؤمن ، کسی که به آیین اسلام و مکتب اهل بیت دل داده و جان سپرده در هر نفس ، هر قدم ، هر کلام و هر حرکت باید بر اساس آموزه های اسلامی زندگی کند.

انسان مؤمن که حیات و شهادت حسین بن علی علیهماالسلام را بالاترین تجلی و جاودانه ترین جلوه بندگی خدا می بیند هر صبحگاه در زیارت عاشورای او از خدا چنان بودنی و چنان رفتنی می طلبد و زمزمه می کند که : ” الهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد ” و این زمزمه آرام آرام در لحظه های زندگی و محیایش جاری می شود .

توجه به نمونه های عینی  حضور حسینی در زندگی روزمره مقدمه ای است برای مطالعه و بازشناسی این سبک زندگی و تمرکز جدی تر بر عناصر و مؤلفه هایی خاص مانند محصولات مصرفی که نمونه هایی محسوس و ملموس هستند از این جهت اهمیت می یابند . 

با این نمونه هاست که بی شعار و سخن نوعی زندگی شکل می گیرد و بدون آنکه کسی بخواهد زبان بگشاید در رفتار و کردار خود به سبک خاصی از زندگی را برمی گزیند ، از خوراک و پوشاک تا شنیدنی ها و دیدنی ها همه با خود نوعی زندگی را شکل می دهند .

بررسی و شناخت و تولید و مصرف این گونه محصولات در ماه محرم و صفر ، ایام سوگواری ابوالاحرار سیدالشهدا علیه السلام مقدمه ای است برای شکل بخشیدن به یک زندگی حسینی در همه روزهای سال .

سیاه پوشی در سوگ پیشوایان هدایت و نور سرآغازی است برای سپید شدن و راهیابی به نور هدایت در همه عرصه های زندگی و توجه به سبک زندگی حسینی در ماه محرم مقدمه ای است برای پرداختن و عرضه سبک زندگی دینی در سایر مناسبتها و موقعیتهای سال از میلاد رسول خدا تا عید غدیر و ماه مبارک رمضان . 

نخستین قدم ها برای سفر در جاده زندگی حسینی کشف نمونه محصولات و عادات و آداب آیینی و سنت ها و رسوم و رفتار و کردار مردم است در اظهار دلبستگی و محبت و عشق و اعتقادشان به بنده برگزیده و عزیز یکدانه خدا حسین بن علی علیهماالسلام .

 در حوزه مهمترین مؤلفه تولید محصول به شمار می آید و اهمیت آن در این نکته نهفته است که مفاهیم و ارزشها و افکار مجرد و ذهنی را به مصداق های عینی و مشخص تبدیل می کند و مخاطب و مصرف کننده بی آنکه بخواهیم به شکل مستقیم به او چیزی بگوییم پیام را دریافت می کند و از آن متأثر می شود .

وقتی این روزها پرچم کوچکی که به آنتن یک خودرو تاکسی نصب شده در معرض دید مخاطب قرار می گیرد شعار مشخص آن با عبارت ” مقصد : آزادی انسان از جهل ” به مسافران تاکسی حس و حال تازه ای می دهد که برگرفته از زیارت ناحیه مقدسه است که فرمود : ” و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة ” یعنی بدون آنکه این عبارت را برای مخاطب بخوانید مضمون آن را در شکل کاملا متناسب با حرکت مسافر تاکسی به ذهن و جان او منتقل کرده اید .

وقتی شخص به مجلس عزاداری وارد می شود کیسه ای را بر می دارد که کفش خود را در آن بگذارد و می بیند که بر روی کیسه این جمله نقش بسته که : ” کفش مهمان تو تاج سر ماست ” و بی آنکه کسی با او مستقیما سخن بگوید احساس می کند به عنوان مهمان سیدالشهدا حرمت و قداستی ویژه دارد .

این رویکرد در لباس عزایی که در زمینه رنگ مشکی اش و در جای قلب طرح و نقشی با این عبارت نقش بسته که ” قبره فی قلب من والاه ” به مخاطب القا می کند که قلب او می تواند جایگاه قبر مولایش باشد .

 بر روی جعبه دستمال کاغذی هیأت به جای طرح و نقشی عمومی که در بهترین حالت یک گل است این مصراع به چشم می خورد که : ” ای اشک ماتمت به رخ مردم آبرو ” و سوگواران سیدالشهدا احساس می کنند با هر قطره اشک دارند آبروی اجتماعی خود را ذخیره می کنند.

و وقتی شرکت کنندگان در مجلس عزاداری می خواهند آب بنوشند بر روی لیوان های مقوایی طرحی از سپاه اشقیا را می بینند که با نیزه های خود جلوی آب را گرفته اند و هر کسی این لیوان را به دست بگیرد با خواندن عبارت ” از آب هم مضایقه کردند کوفیان ” بی تردید زیر لب یا حسین را زمزمه خواهند کرد .

 شکل دادن به سبک زندگی مخاطب یعنی همین که شما بدون آنکه به او دستوری بدهید یا نصیحتی بکنید با ارائه محصولی که استفاده می کند یک ارزش یا یک فرهنگ را به او منتقل کنید و این اتفاقی است که تا کنون جایش خیلی خالی بوده است .

کسی که بر روی پیراهن یا تی شرت مشکی عزاداری اش طرح 72+ نقش بسته آرزو دارد که به یاران سیدالشهدا اضافه شود و هنگامی که مچ بند چرمی با عبارت ” إن قطعتم یمینی ” را به دست راست یا ” إن قطعتم یساری ” را به دست چپ می بندد در واقع دست راست و چپ خود را برای قربانی کردن در راه عقیده آماده می کند .

شاید هنوز برای رسیدن به وضع مطلوب فاصله ای طولانی و کاری سنگین داشته باشیم ولی این تجربه ها می تواند آغازی باشد برای عرضه محصولات و نمونه های مشخص وعینی برای مناسبتها و بهانه های دیگری در طول سال که به مرور همچون حلقه های به هم پیوسته زندگی دینی در طول سال را رقم زنند .


 نظر دهید »

گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم آیا تو چنان که مینمائى هستى؟

24 مهر 1391 توسط آذربایجان غربی
رهبر معظم انقلاب در جریان سفر خود به استان خراسان شمالی در باره حجاب برخی استقبال کنندگان اظهارنظر کردند.
 
 ایشان خطاب به مسئولان فرمودند:  «خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهاى فرهنگى - هنرى بروید و پذیراى جوانها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده‌اى داشته باشد؛ داشته باشد. بعضى از همینهائى که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهمان‌نواز(استاندار )، هم بقیه‌ى آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمى‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟».  ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.»
 
 نظر دهید »

سوالات مهم رهبر انقلاب در جمع جوانان خراسان شمالی

24 مهر 1391 توسط آذربایجان غربی

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح  دیروز (یکشنبه) در جمع پرشور هزاران نفر از دانشجویان، دانش آموزان و دیگر جوانان خراسان شمالی، «سبک زندگی» را بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدن سازی نوین اسلامی خواندند و با دعوت از نخبگان و صاحبان فکر و اندیشه برای «پرداختن به این مفهوم مهم، آسیب شناسی وضع موجود سبک زندگی در ایران و چاره جویی در این زمینه» تأکید کردند: پیشرفت در علم و صنعت و اقتصاد و سیاست که بُعد ابزاری تمدن اسلامی را شکل می دهد وسیله ای است برای دستیابی به سبک و فرهنگ صحیح زندگی و رسیدن به آرامش، امنیت، تعالی و پیشرفت حقیقی.

 

رهبر انقلاب برای تبیین بیشتر اهمیت سبک زندگی به تشریح جایگاه آن در تمدن نوین اسلامی پرداختند و افزودند: اگر پیشرفت همه جانبه را به معنای تمدن سازی نوین اسلامی بگیریم این تمدن دارای دو بخش ابزاری - و «حقیقی و اساسی» خواهد بود که سبک زندگی بخش حقیقی آن را تشکیل می دهد.

ایشان، خاطرنشان کردند: در این زمینه البته پیشرفتهای خوبی داشته ایم اما باید توجه کرد که این پیشرفتها، وسایل و ابزاری است برای دستیابی به بخش حقیقی و نرم افزاری تمدن اسلامی یعنی سبک و شیوه زندگی.

رهبر انقلاب اسلامی، در تشریح مفهوم سبک و فرهنگ زندگی، به مسائلی نظیر خانواده، ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، تفریحات، کسب و کار و رفتارهای فردی و اجتماعی در محیطهای مختلف، اشاره کردند و افزودند: در واقع سبک زندگی به همه مسائلی بر می گردد که متن زندگی انسان را شکل می دهند.

 

رهبر انقلاب اسلامی، آسیب شناسی و علت یابی در زمینه عدم پیشرفت لازم در بخش سبک و فرهنگ زندگی را ضروری خواندند و با دعوت از اندیشمندان حوزه و دانشگاه، نخبگان سیاسی و فکری، دستگاههای مرتبط با فرهنگ و تعلیم و نیز جوانان خاطرنشان کردند: در این زمینه باید همه به خود نهیب بزنیم و ضمن تلاش جدی برای آسیب شناسی، به چاره جویی و جستجوی راههای علاج بپردازیم.

حضرت آیت الله خامنه ای، با توجه به نو بودن بحث “سبک زندگی” در ادبیات و فضای گفتمانی کشور، سخنان خود را با نوعی آسیب شناسی عینی ادامه دادند و به طرح سؤالات متعدد پرداختند.

 چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟ چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمی شود؟ چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟ چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟ الزامات آپارتمان نشینی چیست آیا رعایت می شود؟ الگوی تفریح سالم کدام است؟ آیا در معاشرتهای روزانه، همیشه به هم راست می گوییم؟ دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟ علت برخی پرخاش گریها و نابردباریها در روابط اجتماعی چیست؟ طراحی لباسها و معماری شهرها چقدر منطقی و عقلانی است؟ آیا حقوق افراد در رسانه ها و در اینترنت رعایت می شود؟ علت بروز بیماری خطرناک قانون گریزی در برخی افراد و بعضی بخشها چیست؟ چقدر وجدان کاری و انضباط اجتماعی داریم؟ توجه به کیفیت در تولیدات داخلی چقدر است؟ چرا برخی حرفها و ایده های خوب در حد حرف و رؤیا باقی می ماند؟ ساعات کار مفید در دستگاهها چرا  کم است؟ چه کنیم ریشه ربا قطع شود؟ آیا حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان در خانواده ها بطور کامل رعایت می شود؟ چرا مصرف گرایی، برای برخی افتخار شده است؟ و چه کنیم تا زن هم کرامت و عزت خانوادگیش حفظ شود و هم بتواند وظایف اجتماعی خود را انجام دهد؟

 رهبر انقلاب اسلامی پس از طرح فهرست وار این سؤالات افزودند: دهها سؤال و مسئله اساسی دیگر نیز وجود دارد که همه آنها با سبک و فرهنگ زندگی مرتبطند و به علت اهمیت این مسائل در زندگی انسان است که قضاوت در مورد یک تمدن با توجه به پیشرفت آن در بخش سبک و فرهنگ زندگی صورت می پذیرد.

 حضرت آیت الله خامنه ای، پس از تبیین اهمیت عینی «سبک و فرهنگ زندگی»، به مبانی کارگشای این مبحث از منظر اسلام پرداختند و تأکید کردند: اسلام، «خردورزی، اخلاق و حقوق» را مایه های اصلی فرهنگ صحیح می داند و ما نیز باید بطور جدی به این مقولات بپردازیم وگرنه پیشرفت اسلامی و تمدن نوین اسلامی شکل نخواهد گرفت.

 ایشان در ترسیم چگونگی شکل گیری سبک و شیوه زندگی افزودند: فرهنگ زندگی، متأثر از تفسیر ما از زندگی است و هر هدفی را برای زندگی تعیین کنیم، سبک خاصی را به همراه می آورد.

 

رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: در بحث سبک و فرهنگ زندگی، اسلام عزیز همه نیازهای انسان را برآورده می سازد و دانشوران حوزه و دانشگاه باید علاوه بر تلاش در فقه و حقوق، در بحث اخلاق اسلامی و عقل و سلوک عملی اسلام نیز کارهای متراکم و با کیفیت انجام دهند تا نتایج این تلاشها مبنای برنامه ریزی و تعالیم نسلها قرار گیرد.

 

حضرت آیت الله خامنه ای بعد از تبیین ضرورت ایمان به هدف به عنوان یکی از عوامل اساسی تمدن سازی، بحث مهم امروز را با تأکید بر یک نکته اساسی دیگر ادامه دادند: پرهیز کامل از تقلید از سبک و سلوک زندگی در تمدن غربی.


حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان در جمع پرشور جوانان خراسان شمالی تأکید کردند: انقلاب اسلامی دارای توانایی، ظرفیت و انرژی متراکمی است که می تواند همه موانع را از سر راه بردارد و تمدن «ممتاز، متعالی، برجسته و باشکوه» اسلامی را در مقابل چشم همه جهانیان برپا سازد.                                                           انشاء الله


 

 

 جانم فدای رهبر فرزانه      آماده ام آماده  

 

 1 نظر

در شب میلاد با سعادت امام رضا (ع) پرچم گنبد بارگاه مطهر ایشان تعویض شد.

08 مهر 1391 توسط آذربایجان غربی

السلام ای حضرت سلطان عشق                           یا علی موسی الرضا ای جان عشق

السلام ای بهر عاشق سرنوشت                                السلام ای تربیت باغ بهشت

در شب میلاد با سعادت هشتمین سراج هدایت ، امام رئوف سلطان عشث علی بن موسی الرضا المرتضی علیه آلاف التحیه و الثناء پرچم گنبد بارگاه مطهر ایشان تعویض شد.

دلم شکسته ، دلم را نمی خری آقا؟                          مرا به صحن بهشت نمی بری آقا؟ 

اگرچه غرق گناهم ولی خبر دارم                          تو آبروی کسی را نمی بری آقا

میلاد شمس الشموس، خسرو اقلیم طوس، شاه انیس النفوس بر عاشقان تبریک و تهنیت باد.

 نظر دهید »

وصیت نامه ای کوتاه اما زیبا...

02 مهر 1391 توسط آذربایجان غربی

نماز ظهر و عصرش را که خواند دو زانو روبروی مادر نشست:

-  می خوام برا یکی که خیلی برام عزیزه کادو بخری!
 مادر نگاهی متعجبانه به او دوخت و گفت: دوست داری کادوی گرونی باشه یا ارزون؟! اصلاً خودت بگو قیمتش چقدر باشه!

«عبدالرحمن» با حالتی صمیمی جواب داد: نه مادر! او اونقدر برام عزیزه که مطمئنم در هیج مغازه و بازاری چیزی وجود نداره که ارزش اون را داشته باشه!

مادرکه از پاسخ فرزندش متعجب شده بود،گفت: مگه اون کیه که این قدر برای تو عزیزه و اصلاً چرا من باید براش هدیه بخرم؟!

عبدالرحمن لبخندی زد و بعد از مکثی کوتاه گفت : اون عزیز، خداست!
مادر که همه ماجرا را فهمیده بود از اینکه او با ایماء و اشاره حرفش را گفته بود بر آشفت و با صدائی نه چندان آرام گفت: یعنی میگی تو رو به خدا کادو بدم؟!
بعد هم بغضش ترکید و زار زار گریست…

عبدالرحمن مجبور شد لحن خودش را عوض کند و از راه دیگری وارد شود:
- مادر من! اینهمه تو جبهه تعریف تو رو کرده ام و به بچه ها گفتم مادرم خیلی صبر و استقامت داره! اونوقت تو می خوای من جلو دیگرون سرافکنده بشم؟! از تو میخوام که پدر و خواهران و برادرانم را دلداری بدی و سمبلی از استقامت باشی.

 این را گفت و دست مادر را بوسید و با بدرقه اش راهی منطقه عملیاتی شوش شد…
ساعاتی بعد وصیت نامه کوتاه خود را می نویسد و وسایل شخصی اش را به دوستانش می دهد  و تنها کارت پستال عکس امام و لباس  سبز سپاه را نزد خویش نگاه می دارد…

 دوستی تقاضای عکس امام را از او می کند؛ ناراحت شده و می گوید :‌من دو چیز را برای خودم باقی می گذارم اول همین عکس امام ، و دوم لباس پاسداری ام را!
 
او بامداد سی امین روز از بهار سال 1360 با گلوله دشمن آسمانی شد و خانواده و دوستانش فقط این چند کلمه را از «عبدالرحمن عطوان» به یادگار در گوشه قلبشان نشاندند:
1 ـ تفنگ و وسايل جنگي ام را به برادر بزرگم در صورتي كه سپاه اجازه دهد بدهيد.
2ـ كتابخانه ام نصيب بچه هاي محل .
3 ـ مرا با همان لباس سبز سپاه و بدون غسل دفن كنيد.
همین!!!

 2 نظر

اعلام انزجار و محکومیت اهانت به ساحت مقدس پیامبر عظیم الشان(ص) همزمان با بازگشایی مدارس علمیه

27 شهریور 1391 توسط آذربایجان غربی

السلام علیک یا رسول الله السلام علیک یا خاتم رسل یا نبی الله

در پی اهانت نفرت انگیز دشمنان اسلام به ساحت نورانی پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) طلاب مدارس علمیه سطح دو و سه استان آذربایجان غربی همزمان با افتتاحیه حوزه های علمیه و در اولین روز درسی خشم و انزجار و اعتراض خود را به عوامل فیلم ساز و سیاستهای خصمانه صهیونیسم،امریکا و دیگر سران استکبار جهانی اعلام نموده و خواستار مجازات عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی این جرم بزرگ شدند.

آنچه این سالها در پی عزّت اسلام و بیداری اسلامی، در اهانت به رسول خدا می بینیم تکرار کفرورزی مشرکین صدر اسلام است که شعار قرآنی تبّت یدا أبی لهب را یادآور می شود . شاعر معاصر و مسیحی لبنان جورج شکّور در این شعر این فضا را ترسیم می کند:
 

سامَ النبیَّ المشرکونَ جمیعَ أنواعِ العذاب

أوصی أبولهبٍ لئیمَهُمُ بفاحشةٍ و عاب


  تبّت یدا … تبّت،أبی لهبٍ و تب

یصلی، سیصلی ناره ذات لهب


و کذاک أغری زوجَه لتطوفَ من بابٍ لِباب

ترمي علی دربِ النبیِّ الشّوکَ ، تبتَکِرُ الصِّعاب


  تبّت یدا … تبّت،أبی لهبٍ و تب

یصلی، سیصلی ناره ذات لهب


حمّالةُ الحطبِ اللعینةُ لم تَکُفَّ عنِ السِباب

و هناکَ صِبیانٌ یَذُرّون الحجارةَ و التُّراب


  تبّت یدا …تبّت، أبی لهبٍ و تب

یصلی، سیصلی ناره ذات لهب


في وجهِ أتباعِ الرّسولِ ، و ما یصدُّهمُ جواب

والمشرکون یُطاردونَ المسلمینَ و من أناب


 تبّت یدا…  تبّت، أبی لهبٍ و تب

یصلی، سیصلی ناره ذات لهب

ترجمه شعر:

مشرکان طعم همه گونه عذاب و رنج را به پیامبر چشاندند.

“ابولهب” فرومایگانشان را به کارهای زشت و ناپسند در باره رسول خدا سفارش می کرد

و از همسرش نیز می خواست تا از این در به آن در بشتابد و خار و هیزم بر سر راه پیامبر بگذارد و سختی های مختلف را برای رسول خدا فراهم سازد.

آن زن هیزم کش ملعون از بدگویی و ناسزاگویی به پیامبر اکرم دست بر نمی داشت.

و کودکانی بودند که سنگ و خاک به روی پیروان پیامبر می ریختند و هیچکس جلودارشان نمی شد و مشرکان ، مسلمانان و مؤمنان را تعقیب می کردند تا مجازات کنند.




دانلود
 3 نظر
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدیریت استانی آذربایجان غربی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس